۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

مهدی اسکروچ!

دقیقا سی و شش روز مانده به । کنکور. من الان باید در حال تست زدن باشم।اما نیستم.
دیشب با مهدی رفتیم انقلاب چند تایی کتاب خریدیم। تو راه هی دلم ذرت مکزیکی خواست ।। هی دلم لواشک لوله شده ی خوشرنگ خواست।باقالی با گلپر خواست। هی ناز اومدم مهدی هم نخرید برام।
می گفت: اینا آشغالن। منم گفتم دلم می خواد آشغال بخورم। برگشته می گه: من پولمو بابت آشغال نمی دم.!!با پول خودت بخر بخور। بمیر.
।رومنسش منو کشته.

۱ نظر:

همفری بوگارت گفت...

الان هم که یه آقایی پیدا شده و به شما خانها اهمیت میدهو و مواظب هست بیمار نشید هی وصلهو برچسب بچسبونید بهش